من دختري 26 ساله هستم ودانشجوي ارشد .حدود دوسال پيش در شركتي مشغول به كار شدم كه مسئول شركت (ليسانس مهندسي ) به من علاقمند شدند.ودرواقع بعد از اينكه من شركت رو براي ادامه تحصيل ترك كردم علاقه شون رو ابراز كردند.او حدود يكسالي از من كوچكتر هستند ودر آن موقع شرايط ازدواج رو نداشتند(سرباز بودند وشغل كه مورد تاييد خانواده ما باشد رو نداشتند).به هرحال باز هم پارسال باخانواده آمدند كه شرايط مانند قبل بود .تا حدود دو ماه پيش كه رسما با خانواده آمدند واينار شرايط رو داشتند .لازمه بگم كه در طي اين دوسال ما با هم ارتباط تلفني داشتن نه در حد وسيع البته و اغلب دعوا داشتيم سر موضوعات جزئي وبي اهميت .به هرحال ما چند جلسه اي صحبت كرديم وبه نتيجه مثبتي هم رسيديم .وحتي ازمايش خون هم رفتيم همه چيز داشت رديف ميشد كه يك سفر پيش آمد در واقع من در شهري دور ازخانواده مشغول به تحصيليم وايشان هم در شهر ديگري دور از خانواده .به هرحال يك سفر كاري برايشان پيش آمد وبه شهر محل تحصيل من آمدند وبا اطلاع خانواده ها بيرون رفتيم .بعد از اينكه برگشتند تماس ها كم شد وعلتش رو اينجوري گفت كه وقتي دست من رو گرفته (كه البته قبلا هم گرفته بود بعد از آزمايش .و بار اول نبود)حس كرده كه ما رابطه عشقي در آينده نداريم .و و ميگفت اون حسي كه بايد باشه نبوده درصورتي كه قبلا تو اين دوسال بارها گفته كه دوستت دارم وعاشقه و اين قضيه باعث شده كه دچار ترديد بشه .از اون شبي كه بحث كرديم حدود دو هفته قبل هيچ تماسي با هم نداشتيم ومن الان موندم كه چيكار بايد كنم .تو اين مدت تا حدودي وابسته شدم ولي غرورم اجازه نميده تماس بگيرم چون تقصيري نداشتم .حالا بهم كمك كنيد كه چه كنم ؟خانواده زنگ بزنند ؟خودم؟منتظر بمونم؟ يا اينكه بيخالش بشم با همه سختي هاش.واقعا نميدونم كه گرفتن دست اين احساس رو تضمين مي كنه كه در آينده رابطه عشقي هست يا نه ؟البته قبلا به من ميگفت سردي چون واقعا دوستم داشتم كه حريم رو قبل از عقد رعايت كنم .وزياد ابراز احساسات نمي كردم .حالا نمي دونم من مقصرم چون احساسات رو بروز ندادم يا نه ؟بهم كمك كنيد كه تصميم درستي بگيرم .ممنون

ممنون آقاي عزيزي از توجهتون
درمورد فرضيه اولتون بايد بگم كه من توي اين دوسال يعني قبل از آزمايش هيچ وقت اجازه ندادم كه دستم بگيره وحتي من اسم كوچكش هم صدا نميزدم .والان صرفا به اين خاطر بود كه فكر كردم همه چي تمومه .
واگه فرضيه سوم تون درست باشه كه فكر ميكنم آدم خيلي بيخودي بايد باشه كه دو سال به كسي ابراز علاقه كني و بعد به راحتي به فرد ديگري فكر كني كه در اين صورت خدا رو خيلي شاكرم كه شخصيت همچين آدمي الان برام مشخص كرد.

حتما ،الان دقيقا دو هفته است من يك هفته ديگه صبر ميكنم وبعد طبق راهنمايي هاي شما عمل مي كنم .وخبر ميدم .ممنون ازلطفتون